نام شعر : شكپوي بر آبي چين افتاد ،سيبي به زمين افتاد. گامي ماند. زنجره خواند. همهمه اي : خنديد. بزمي بود، برچيدند. خوابي از چشمي بالا رفت. اين رهرو تنها رفت ، بي ما رفت. رشته گسست: من پيچم، من تابم. كوزه شكست: من آبم. اين سنگ ، پيوندش با من كو ؟ آن زنبور ، پروازش تا من كو؟ نقشي پيدا آيينه كجا؟ اين لبخند، لب ها كو؟ موج آمد، دريا كو؟ مي بويم، بو آمد. از هر سو، هاي آمد، هو آمد. من رفتم، "او" آمد، "او" آمد. |