مصاحبه با سيمين بهبهاني
[ سيمين بهبهاني ]
س: نظر شما در مورد سهراب سپهري چيست ؟
ج : از چه جنبه اي مي خواهيد نظر مرا در مورد او بدانيد؟
س: از جهت جهان بيني ، كلامي و بيان مفاهيم ، شما سهراب سپهري را چگونه مي بينيد؟
ج: سپهري شاعري با كلامي بسيار ساده و روان. اين شعر در عين سادگي و رواني داراي يك زبان كنايه اي هم هست. او بيشتر مايل است تا با كنايه سخن گويد مثلا اين شعر كه مي گويد: " من قطاري ديدم، كه سياست مي برد ، و چه خالي مي رفت" اين واقعا يك جور كنايه است . اين كلام به حد محاوره نزديك مي شود ، اما در عين حال در پشت سر خود عمقي را هم دارد. آشنايي او با خاور دور ، مسافرتش به ژاپن و آشناييش به "بوديزم" موجب شد تا در شعر سپهري ما به نوعي عرفان برخورد كنيم. آرامشي كه او دارد ، استفاده اي كه از لحظه لحظه زندگي مي كند و نهراسيدن از مرگ به شعرهاي سپهري خصوصيتي عارفانه مي دهد . انديشه در شعر سپهري جاي خاصي دارد كه بيشتر از آنكه مادي باشد ماوراي طبيعي است . او از محسوسات به معقولات متوجه مي شد و مي توان گفت كه از اين جهت شاعر بسيار خوبي است.
س : حتما شما همه هشت كتابش را ديديد . آيا فكر مي كنيد كه او از اولين كتابهايش تا پايان همين روند را دنبال مي كند؟
ج : تقريبا هيچ شاعري از اولين شعرهايش تا به آخر يك انديشه و يك روند را دنبال نمي كند . هر شاعري در معرض پختگي بيشتر ، كمال بيشتر و جبر زمان قرار مي گيرد و طبعا اولين شعرهايش با شعرهاي آخرينش قابل مقايسه نيست اتفاقا سپهري شاعري است كه مي شود تكامل تدريجي اش را در شعرهايش كاملا ديد.
س: روند شعر هاي اوليه سهراب چگونه بود و آن اشعار از چه جريان هايي بيشتر سخن مي گفت؟
ج : بايد دانست كه او يك نقاش بود و در شعرهاي اوليه اش ، شما با تصاويري سطحي آشنا مي شويد كه عمقي را در پشت سر خود ندارند. او همان طور كه در تابلوهايش اناري ، گل و يا بوته اي را نشان مي داد در شعرهاي اوليه اش هم سعي داشت تا چنين كند ، اما در اشعار بعديش اين تصاوير بعد ديگري پيدا مي كند به طوري كه شما مي توانيد در پشت آن تصاوير پيام هاي ديگري را ببينيد.
البته براي پاسخ به اين چنين پر سش هايي نياز به مطالعه اي دقيق براي پاسخ گفتن هست و به صورت گفتگويي كه اكنون ما داريم بي شك آن فرصت لازم وجود ندارد ، اما اگر بخواهيم تحول را در كار سپهري مورد بررسي قرار بدهيم تنها مي توانيم اين اشاره را بكنيم كه تصاويرش از سطح گذشته و به عمق دست يافتند اما انديشه كم و بيش در اشعار اوليه سپهري هم نقش قابل توجهي دارد. در اين گفتگو كه اغلب با مراجعه به ذهنيات مه آلود من است نمي توان راجع به اشخاصي كه پرسيديد به طور كامل و دقيق پاسخ گفت . همين قدر كلي و اشاره وار چيزي گفته ام . بحث دقيقتر مستلزم ارايه نمونه و نقد مورد و تحليل مستند است كه در گفتگوي حضوري براي من به هيچ روي ميسر نيست.