سپهري فرصتي ميان واژه و رنگ
[ محمود معتقدي ]
سهراب سپهري به گونه اي تام و تمام شاعر رنگ ها و واژه هاست كه در چشم انداز جهان نگري اش ، مي توان آموزه هايي از اين دو را به هم پيوند زد.
وجه غالب ذهن و زبان شاعر ، همانا رويكردي به سرچشمه هاي عرفان شرقي است كه در فضاهاي سيال و لغزنده آن ، همه چيز از زندگي و مرگ مي گويند. نقطه عزيمت در هنر و زبان سپهري ، همانا نوعي شروع از معرفت حسي به معرفت شهودي است. در چشم انداز شعر سپهري ، آموزه هاي فراواني از عرفان هندي تا دنياهاي مولوي و عطار و .... جاري است . كه مخاطب براي رسيدن به نوعي خلوت در خود ، ميان رويا و واقعيت ،نيمه اي از گمشده ي خود را جستجو مي كند.
رسيدن به هويت هاي انساني در شعر سپهري يك اصل بزرگ شاعرانه است كه در قلمرو زبان ، كاركردي دو لايه را در پي دارد. پيام شاعر در هر ايستگاهي به دور از زمان و مكان خاصي ، نشانگر يك انديشه عمومي شاعرانه